لـعـن الله قـاتـلیـک و ظـالـمـیـک یـا فـاطـمـة الـزهـرا - السلام علیک ایتها
بارالهــــا تو ببین این سوز ما
فاطمیــــه گشته در نـوروز ما
آمدم هیئت که تا خدمت کنم
بار دیگر با علـی(ع)، بیعت کنم
آمدم خدمت کنم، بر اهـل دل
تا نگــردم پیش مولایم، خجـل
گفتم امشب سفره ای برپا کنم
هفت سین عشق، در آن جا کنم
مادرم زهرا(س)، مرا یاری نمود
بهـر چیدن، با من همکاری نمود
گفت بگذار از بـرای سفــره ها
سیـن اول، سیـلـی آن بـی حیـا
دومین سین، سقط بود و محسنش
این غم عظماسـت، گشته قاتلش
سین سوم، سرخی مسمـار بـود
رنـگ خــون پهلــوی آن یار بود
گفت سین چهارمم کار در است
سینـه ی مجروح مسمـار در است
پنجمین سین، سوختن با دربها
ســوختــن بـا آتـش نامـــردها
سیـن شـشم، سختی درد و اَلَم
دیــدن حیـدر(ع) میان موج غـم
آخـرین سین از برای سفـره ام
آتشــی افروخــت در کاشـانـه ام
هفتمین سین، ساختن با درد بود
چـون مدینه آن زمان نامــرد بود
آمــدند بهــر عیـادت دیـوها
با چـه رویی؟؟ من نمیدانم خـدا!!
«وصف فکـــه ویــــاران شهیـــــد»
الا فکه ای جبهه سر فـــــراز نمودی تو یاران همه سر فـــراز
ز خون دشت فکه همه لاله گون همه لاله گون گشت، وین دشتِ باز
همه غرق نورند یاران نـــــاز چو شبــران دلیرند ،خاشع به راز
چو نیلوفران خاکی همه منتظر چوآب خروشان همه پیشتــــاز
که چشم انتظارند مـــر آب را بباشند عارف به راز ونیــــــاز
همه شیفته بر صراط حسیــن به راه حسین رفته اند،دیده بــاز
ایا ماندگــــان از صف کــازار کنید پیروی از شهیدان نـــــاز
.دریغا فرامش کنید رزمشــان که از رزمشان ما شدیم سر فــراز
«رضا»ذکرکن وصف فـکه به یاد شهیـــدان ویاران خالق نـــواز
فیروزی/گوگدگلپایگان *******************
چه گویم ای شهیــدان ازجدایی
شما،رفتیدخوشا رزق خدایی
دلم تنگ است سبک بالان عاشق
پرنده تر ز مرغــان هوایــی
******************
شفاعت می کنیدم ای شهیـدان؟
کیم من؟ روسیـاهِ زارونــالان
به شبهایی که آیم بر مـــزارت
پریشان خاطرم،گریانِ گریـــان
*****************
خوش آن روزی که لبیکی به آن پیر سروده شده بتاریخ
بگفتیم،جبهه ها پر شدزتکبیــر ا/8/88
همان لبیــک ،امروزست برگـــو
علی رهبـــربود،قائدخمینـــی(ره) نآاااااا
فدایی رهبر فیروزی/گوگد گلپایگان