نکته اخلاقی :: راه شهدا

راه شهدا

هیچ شنیده ای که مرغی اسیر،قفس را هم بر دارد وباخود ببرد؟
راه شهدا
بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، نه یک بار نه دو بار ... به تعداد شهدایمان
شهید علی آذرفر
پیوندها
وصیت‌نامه شهدا
آخرین نظرات
  • ۲ فروردين ۹۵، ۱۶:۲۷ - ابوالفضل نخعی
    +

۱۳ مطلب با موضوع «نکته اخلاقی» ثبت شده است

11

 

طلبه اگر احساس خوشبختی و شاد بودن نکنه از سر حسادت و عقده ای بودن مردم رو نصیحت میکنه!
شاد بودن مهمترین انتظار مردم از طلبه ها ! .

 


منبع
avayebasirat.blog.ir 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۸
عمار

·       آوینی کیست؟ آیا شهید شد؟ شهیدان که هستند؟ بازیگر بوده اند یا ستاره سینما؟ فیلم جدید چیست؟ آیا هنوز به بازار نیامده است؟ راستی آنتن ماهواره ما خراب است فردا سریال خارجی دارد. گفتم خوب اسرائیلیها حاج احمد متوسلیان و دوستانش را آزاد کردند؟ گفت من این فیلم را ندیده ام دیشب آن را نشان داد؟

·       علی مظلوم است، گفتم در نهروان چه کسی پیروز شد؟گفت نمی دانم شاید آث میلان    .

·       پوستر را می بینی؟ عکس آرنولد بود با سلاح پیشرفته زیر آن نوشته شده بود "اسلام دین خشونت است  "

·       گفتم قصه های قرآن را خوانده ای؟ گفت نه ولی بجایش چند رمان را از بر هستم. گفتم مشکل شرعی نداری؟ گفت چرا وضع اقتصاد خیلی بد است: اقساط پراید را اگر زیاد کنند بد نیست.

·       گفتم برای مظلومت حسین(ع) گریه کرده ای؟ گفت خنده بر هر درد بی درمان دوا است.

·       پرسید : راستی تو چرا صورتت را اصلاح نمی کنی؟ شخص دیگری می گذشت با تمسخر گفت: سلام ع ع ع  علیکم چکار می کنید؟ گفتم تبلیغ می کنم. گفت پس چرا در آگهی های بازرگانی تلویزیون تو را ندیدم؟ خوب شاید از رادیو صدایت را شنیده باشم.

·       گفتم ریش پرفسوری برای چه؟گفت: وحدت بین حوزه و دانشگاه، گفتم با خدا تماس داری؟ گفت شماره موبایلش را ندارم اگر تاجر معروفیه بده شاید به دردم خورد.

·       گفتم فاطمه را می شناسی؟ گفت نه ولی یک بوتیک در انقلاب است که نامش فاطیما است. گفتم می خواهم به ولی عصر(عج) برسم؟گفت از خیابان آزادی که رد شدی به تاکسیها بگو ولی عصر خودشان تو را می برند.

·       امروز دیگر صداها زیاد شده و صدای قرآن بگوش نمی رسد.خواننده بهتر می خواند. فضا ساکت بود و هیچ کس حرف نمی زد. گفت اینجا چه خبر است؟ اینها چرا ساکتند؟ اشاره به تابلو نمود: روی آن نوشته شده بود"برای شادی رفتگان یک دقیقه سکوت"

·       گفتم من از چه تبلیغ کنم؟ گفت: از کرم و ژله و صابون نمی دانم هر چه می خواهی.

·       گفتم غیرت ؟گفت: محو شد.  گفتم عفت؟ گفت:نابود شد.  گفتم جنگ؟ گفت: به خاطره ها پیوست

·       گفتم خداحافظ  گفت :بای

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۰۱:۲۰
عمار

فتنه


برادران عزیز! بعضی از کارها توبه دارد، بعضی از کارها توبه هم ندارد؛ چون اصلاحش ممکن نیست. شما ببینید در قرآن کریم بعد از «الاّ الّذین تابوا»، در موارد متعدّدی دارد: «واصلحوا». گاهی توبه نسبت به کار شخصی ماست. در مسائل فردی، کار اشتباه و غلطی از ما سر می‌زند، بعد هم به خدای متعال عرض می‌کنیم: پروردگارا! اشتباه کردیم، غلط کردیم. این تمام می‌شود و می‌رود. یک وقت است که این کار در صحنه جامعه تأثیر می‌گذارد؛ واقعیتی را به وجود می‌آورد یا از بین می‌برد؛ توبه این، به این است که آن را اصلاحش کنیم. مگر ممکن است همیشه اصلاح کرد؟ مگر در همه موارد ممکن است آبِ رفته را به جوی بازآورد؟ لذا بسیار باید دقّت کرد.

بیانات در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی‌ ۱۳۷۹/۰۳/۲۹
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۱:۱۲
عمار



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۳۸
عمار

درباره مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق
هنوز هم زمزمه صدایش در مدرسه فیلسوف الدوله و سپهسالار قدیم شنیده می
شود، هنوز هم خیلی‎‎‎ها به پیروی از او برای خواندن زیارت عاشورا، اربعین میگیرند، هنوز هم خیلی‎‎‎ها مسجد امینالدوله بازار را به نام او میشناسند و هنوز هم شاگردانش همدیگر را «داداش جون» خطاب میکنند و بعد هم اشک در چشمانشان حلقه میزند.

به گزارش «تابناک»، حالا روز
‎‎ها گذشته اند از رحلت جانسوز آیتالله عبدالکریم حقشناس، ولی هنوز هم بسیاری دل به سیر و سلوکی سپردهاند که او به آنها آموخته است.
گزارش زیر نگاهی گذراست به زندگی آن بزرگوار به زبان خودش که هفته نامه پنجره آن را روایت کرده است:






«مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت؛ اما به
خوبی قرآن و مفاتیح را میخواند و حتی آیات مبارکه قرآن را میان کلمات دیگر تشخیص میداد. این را به خوابی که از امیرالمؤمنین(ع) دیده بود، مربوط میدانست. در آن رؤیا ایشان امام(ع) را دیده بود که به او دو قرص نان میدهد؛ یکی از آن‎‎‎ها را شیطان میدزدد، اما او موفق میشود که دیگری را بخورد. پس از این که صبح از خواب برخاسته بود، دیگر میتوانست قرآن را بشناسد و بخواند.»

آیت
الله حاج میرزا عبدالکریم حقشناس تهرانی، در سال 1298 شمسی در خانوادهای متدین در خیابان عینالدوله تهران (ایران کنونی) متولد شد. نام پدرش علی بود و نشانان صفاکیش. او سال‎‎‎ها بعد نام خانوادگیاش را برای رفع مشکل سربازی به حقشناس تغییر داد. پدرش یکی از صاحبمنصبان فرمانداری تهران بود و به همین دلیل به علیخان شهرت داشت، ولی او در همان دوران طفولیت عبدالکریم فوت کرد و سرپرستی بچه‎‎‎ها بر دوش مادر افتاد. مادر هم تا سن 15 سالگی عبدالکریم زنده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۲۲:۱۰
عمار



رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبه‌ی حوزه علمیه قم در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲ در ذیل شرح حدیثی، توصیه‌ی مرحوم آیت‌الله بهجت را برای خواندن دعای «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند: «مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب می‌داد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقه‌ای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقه‌ی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است. حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است کس ندانست که آخر به چه حالت برود»

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۲۷
عمار

//bayanbox.ir/id/3787696630915858668?view

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۴
عمار

چند ساعتی بود که ارتباط با خط مقدم قطع شده بود...

حاج همت به من گفت: حالا هی نیرو از این طرف می فرستیم که برود و خبر بیاورد ولی هرکس رفته برنگشته!!!

یک سه راهی به نام سه راهی مرگ بود که هرکس می رفت محال بود بتواند از آن عبور کند.

حاج همت به مرتضی قربانی- فرمانده لشکر25 کربلا- گفت: یکی دو نفر را بفرستند خبر بیاورند تا ببینم اوضاع چه شکلی است.

قربانی گفت: من هیچکس را ندارم، هرکس را فرستادم رفت و برنگشت.

حاجی سری تکان داد و راه افتاد سمت جزیره؛ قبل از راه افتادن جمله ای گفت که هیچوقت یادم نمی رود:

"
مثل اینکه خدا ما را طلبیده"...


در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود.

چند روز قبل حاج عبادیان مسئول تدارکات لشکر یک دست لباس به حاج همت داده بود و ما از روی همان لباس توانستیم حاجی را شناسایی کنیم و پیکر مطهر ایشان را به تهران بفرستیم.

آری حاج همت همچون اربابش حسین علیه السلام بی سر به دیدار معبودش شتافت...

 


//bayanbox.ir/id/3236729414407302209?view


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۲۰
عمار


کـفش های اعیانی یک رهبـر


در عجبم از رهبری که می گویند 95 میلیارد دلار دارایی دارد، کلکسیون های رنگ و وارنگ از هر نوع دارد، 170 عصای آنتیک دسته طلا دارد، بجای نان و پنیر در صبحانه اش خاویار رشت دارد، بجای بیت چندین و چند ویلا در شمال دارد، عباهایی به قیمت 400 هزار دلار دارد، هواپیمای 330 برای جابجایی اسب هایش دارد، باغ ملک آباد به مساحت 10 هزار متر در مشهد دارد، کمیسیون 5 سنتی از یک میلیون و نهصد هزار بشکه نفت دارد، پس نمی دانم این چه کفش های پینه بسته ایست که او به پا دارد ؟؟؟؟!!!!!

هان فهمیدم او نام و نشانی از علی علیه السلام دارد، میلیون ها فدایی و جان ناقابل دارد، خانه اش بجای فرش، موکت و نقشی از عرش دارد، در دل هر ایرانی باغیرت جای دارد، همچون شهدا چفیه ای بر گردن دارد، همچون جانبازان دستی ز یادگار از دشمن دارد، صدها هزار خاطره از جبهه و زندان دارد، راستی یادم رفت او کفش هایی پینه بسته همچون امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارد...

شهادت یادگار امام از زندگی ساده رهبری
وظیفه خود می‌دانم این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم که من از وضع منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مطلع هستم. در خانه مقام معظم رهبری هرگز بیش از یک نوع غذا بر سر سفره نیست. خانواده ایشان روی موکت زندگی می‌کنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس و پوسیده زیر پاهایم پهن بود که من از زبری و خشنی آن فرش- که ظاهراً جهیزیه همسر ایشان بود- اذیت می‌شدم از آنجا برخاستم و به موکت پناه بردم. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی.


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۱۱
عمار


در آغاز سال تحصیلی جدید، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در جمع ورودی‌های جدید دانشگاه امام صادق(ع) و همچنین جمعی از ورودی‌های جدید حوزه‌های علمیه سخنرانی کرد.

در یکی از جلسات درس عمومی استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله میرزا احمد مجتهدی از آرزوی حبیب مظاهر می فرمودند.

صحبت از اهمیت مجلس روضه و گریه ی بر امام حسین علیه السلام بود.
ایشان می فرمودند :
حبیب بن مظاهر علیه السلام را در عالم رویا دیدند.
از او پرسیدند آیا آرزویی هم داری؟
حبیب بن مظاهر فرموده بود :
آروز دارم زنده بشم و برم تو مجلس مصیبت اباعبدالله ، بشینم و گریه کنم…

پی نوشت ۱:
استاد رحمت الله علیه می فرمودند :
نفس حضور در مجلس روضه یکی از عبادات مهم است …

پی نوشت ۲ :
گوشه ای از وصیت نامه ی استاد :

«از طلاب مدرسه حلالیت می طلبم، آقایان مدرسین انشاءالله با جدیت تمام به درسها مشغول باشند و مقبره حقیر در خود مدرسه است. انشاءالله شب های سینه زنی چند نفر کنار قبر حقیر روضه بخوانند و طلب مغفرت نمایند.»


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۰۶
عمار