می روم پای پیاده از نجف تا کربلا :: راه شهدا

راه شهدا

هیچ شنیده ای که مرغی اسیر،قفس را هم بر دارد وباخود ببرد؟
راه شهدا
بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، نه یک بار نه دو بار ... به تعداد شهدایمان
شهید علی آذرفر
پیوندها
وصیت‌نامه شهدا
آخرین نظرات
  • ۲ فروردين ۹۵، ۱۶:۲۷ - ابوالفضل نخعی
    +

می روم پای پیاده از نجف تا کربلا

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۹ ب.ظ


گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر
مردم ! آقای مهربانم باز ، راه داده مرا خدا را شکر
 
کربلایی و مبتلا داری ، شهر عشقی برو بیا داری
بر سر قدس و کعبه جا داری ، با دو گنبد طلا خدا را شکر
 
رازهایی ست پشت ماتم تو ، چه سُروری است آخر غم تو
شال مشکی چه رو سفیدم کرد در دل این عزا خدا را شکر
 
گر چه دنیا چنین پر آشوب است ، در کنار تو جای ما خوب است
گوشه ی کشتی حسینیم و گوشه ی چشم ناخدا را شکر
 
این که دل بی قرار عباس است ، کار دل نیست کار عباس است
آن که پروردگار عباس است اوست تنها خدا ، خدا را شکر
 
بغض ها کینه ها عداوت ها، غصه ها ترس ها حسادت ها
فقط اینجا میان هیئت ها کرده ما را رها ، خدا را شکر
 
درد ما چیست ؟ عاشقی ، مستی ، ای که درمان دردها هستی !
این که لطفت نکرده تا حالا درد ما را دوا خدا را شکر
 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۳
عمار

نظرات  (۱)

۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۵:۲۹ ❤منتـــظر المـهـدی❤
عالی....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">