این عکس روح روانمو آتیش میزنه...
خانواده شهید ابوتراب(علی شبیب) فرزند شهید رو گم می کنند
مدت طولانی دنبالش می
گردند
می بینند رفته سر مزار
بابا....کنار بابا دراز کشیده......
این عکس روح روانمو آتیش میزنه...
خانواده شهید ابوتراب(علی شبیب) فرزند شهید رو گم می کنند
مدت طولانی دنبالش می
گردند
می بینند رفته سر مزار
بابا....کنار بابا دراز کشیده......
گزارش ۱۰۰ روزه رئیـس جمـهور درحالی با سـیاه نمایی افراطی درباره عملکرد دولت دهــم بر روی آنتن رفت کـه مردم رابهت زده و حیـران از سخنان رئیس جمهــور مدعی اعتدال وا داشت.
به گزارش پایگاه جـوان انـقلابی ، راستی اقای روحــانی! حاضر هستید تمام آمار و ارقامتـان را در صـدا و سـیما و در جلوی دیدگان ملت ایران با محمود احمـدی نژاد مطرح کنــید؟
این سیاه نمایی یک جانبه شـما ما را به یـاد مناظره میرحسین موسـوی با محمود احــمدی نژاد در ۱۳ خــرداد ۸۸ انداخـت ؛ آنجا که میرحـسین به نمایندگی از تمام منـتـقدان داخلی و خارجی دولـت نهم در جلــوی رئیس جمهـور ایـستاد و تمام قد او و عملکردش را زیر سوال برد ولی مردم دیدنـد کـه …
راستی اقای روحانی! امسال گفتید که مقصـر همه مشگلات ، دولت قبلی بود. سال آینده چه میخواهید بگویید؟ بازهم دولـت احمـدی نژاد مقـصر است؟ آیا مردم حق دارند که باور نکــنند؟
پ.ن:دولت در زنگ حساب،انشاء خواند!
از آن تاریخ 15 سال می گذرد؛ از آن تاریخ که من و تو کنار یک دیگر روی یک نیمکت در کلاس درس دبیرستان نشسته بودیم. آن سال من و تو، هر دو در کنکور قبول شدیم، اما من در مقابل اصرار تو، خانواده، فامیل، اهل محل و بچه های مسجد پافشاری کردم و به حوزه آمدم و تو در دانشگاه مشغول تحصیل شدی. این اولین بار بود که من و تو از هم جدا شدیم، خوب به یاد دارم که تو به من می گفتی: «دانشگاه هم نیروی متعهد نیاز دارد، بحران امروز جامعه ما بحران کمبود متخصص بسیجی است، مگر این مملکت پزشک متدین نمی خواهد؟ اگر خوب ها همه به حوزه بروند، خیلی از سنگرها خالی می ماند.» هر بار که به منزل می آدم، از طرف بچه های محل، به صراحت یا کنایه مورد تمسخر قرار می گرفتم: «حاج آقا بی زحمت یک استخاره بفرمایید! آشیخ یک روضه هزارتومانی لطف کنید! صبحکم الله بالخیر و العافیه! یک مجلس فاتحه فلان جا برایتان رزرو کرده ایم و.....
گزیدهای از درس اخلاق آیت الله قرهی
در روایات اسلامی در رابطه با موضوع نیکی کردن این طور آمده است: «لِکُلِّ بِرٍّ بِرٍّ» یعنی برای هر نیکی در عالم، نیکی برتری وجود دارد؛ جهاد و شهادت فی سبیلالله مافوق تمام نیکیهاست و آن قدر باب مهمی است که خداوند فرمود: «فَتَحَلّی لِخاصَّةِ أولیائه» به این معنا که خداوند باب شهادت را فقط برای بندگان خاص خودش باز کرده است.
شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین (ع) و حتی وجود مقدس صاحبالزمان (ع) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که قسّیسّین حضرت حق، محضر امام زمان (ع) را درک میکنند در رکاب ایشان به شهادت میرسند.
بارالهــــا تو ببین این سوز ما
فاطمیــــه گشته در نـوروز ما
آمدم هیئت که تا خدمت کنم
بار دیگر با علـی(ع)، بیعت کنم
آمدم خدمت کنم، بر اهـل دل
تا نگــردم پیش مولایم، خجـل
گفتم امشب سفره ای برپا کنم
هفت سین عشق، در آن جا کنم
مادرم زهرا(س)، مرا یاری نمود
بهـر چیدن، با من همکاری نمود
گفت بگذار از بـرای سفــره ها
سیـن اول، سیـلـی آن بـی حیـا
دومین سین، سقط بود و محسنش
این غم عظماسـت، گشته قاتلش
سین سوم، سرخی مسمـار بـود
رنـگ خــون پهلــوی آن یار بود
گفت سین چهارمم کار در است
سینـه ی مجروح مسمـار در است
پنجمین سین، سوختن با دربها
ســوختــن بـا آتـش نامـــردها
سیـن شـشم، سختی درد و اَلَم
دیــدن حیـدر(ع) میان موج غـم
آخـرین سین از برای سفـره ام
آتشــی افروخــت در کاشـانـه ام
هفتمین سین، ساختن با درد بود
چـون مدینه آن زمان نامــرد بود
آمــدند بهــر عیـادت دیـوها
با چـه رویی؟؟ من نمیدانم خـدا!!
غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» امام خمینی (ره) از جمله اشعاری است که بعد از رحلت ایشان منتشر شد و مقام معظم رهبری در پاسخ به این غزل زیبا، شعری با آغاز «تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی» همسو با این غزل سرودند که در ادامه هر دو غزل آمده است. شاید برای بعضی دوستان تکراری باشد اما خالی از لطف نیست.
غزل امام خمینی(ره)
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم، شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
غزل مقام معظم رهبری
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی