راه شهدا

راه شهدا

هیچ شنیده ای که مرغی اسیر،قفس را هم بر دارد وباخود ببرد؟
راه شهدا
بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، نه یک بار نه دو بار ... به تعداد شهدایمان
شهید علی آذرفر
پیوندها
وصیت‌نامه شهدا
آخرین نظرات
  • ۲ فروردين ۹۵، ۱۶:۲۷ - ابوالفضل نخعی
    +



بارالهــــا تو ببین  این سوز ما

فاطمیــــه گشته در نـوروز ما

آمدم هیئت که تا خدمت کنم

بار دیگر با علـی(ع)، بیعت کنم

آمدم خدمت کنم، بر اهـل دل

تا نگــردم پیش مولایم، خجـل

گفتم امشب سفره ای برپا کنم

هفت سین عشق، در آن جا کنم

مادرم زهرا(س)، مرا یاری نمود

بهـر چیدن، با من همکاری نمود

گفت بگذار از بـرای سفــره ها

سیـن اول، سیـلـی آن بـی حیـا

دومین سین، سقط بود و محسنش

این غم عظماسـت، گشته قاتلش

سین سوم، سرخی مسمـار بـود

رنـگ خــون پهلــوی آن یار بود

گفت سین چهارمم کار در است

سینـه ی مجروح مسمـار در است

پنجمین سین، سوختن با دربها

ســوختــن بـا آتـش نامـــردها

سیـن شـشم، سختی درد و اَلَم

دیــدن حیـدر(ع) میان موج غـم

آخـرین سین از برای سفـره ام

آتشــی افروخــت در کاشـانـه ام

هفتمین سین، ساختن با درد بود

چـون مدینه آن زمان نامــرد بود

آمــدند بهــر عیـادت دیـوها

با چـه رویی؟؟ من نمیدانم خـدا!!

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۵۴
عمار

نوروز در اسلام

درست است که اخبار و احادیث از نوروز به عنوان عید نامبرده است اما دین مبین اسلام مانند برخی آداب و سنن تاریخی که جنبه طبیعی و آموزنده دارند و برای آن فلسفه عقلایی و اجتماعی مطرح می شود؛ در اینجا به تعدادی از روایات و برخی از برخوردهای ائمه معصومین با نوروز در ادامه مطلب اشاره می کنیم...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۲۵
عمار


 دانشجوی داروسازی در هند بود، اما با شروع انقلاب همه چیز را رها کرد و سر از قم درآورد! بعد هم که شد مرد رزم جبهه ها و جنگ هم که تمام شد، دست از کار نکشید.
ناشکری می دانست روی منبر از شهدا نگوید. به قول خودش، نقاشی شهید چمران خیلی رویش تاثیر گذاشته بود. شمع کوچکی که در صفحه ای سیاه می درخشید. می نشست و دقایقی را خیره نگاهش می کرد و می گفت: شهید، مثل همین شمعه که نور کمش هم می تونه در دل سیاهی ها خودی نشون بده...؛ شد راوی شهادت.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۰۸
عمار

siirLC_535.jpg

 

شهید خرازی در سال 1336 در اصفهان متولد شد و در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازی فرار کردند و به خلیل عظیم امت اسلامی پیوستند.
از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی، مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان بود و لحظه ای آرام نداشت.

با شروع جنگ تحمیلی پس از یک سال خدمت صادقانه در کردستان راهی منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقی ها در جاده آبادان،اهواز در منطقه دار خوین تشکیل شده بود و بعد به ˈخط شیرˈ معروف شد، منصوب گشت.
شهید خرازی در آزادسازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات پیروزمند طریق القدس بود که تیپ امام حسین(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد و حاج حسین خرازی درمقام فرماندهی آن رشادتهای بی نظیری خلق کرد.

این شهید در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر 4 در سمت فرماندهی لشکر امام حسین(ع)، به همراه رزمندگان دلاور، رشادتهای بسیاری از خود نشان داد که در عملیات خیبر یک دست او در اثر اصابت ترکش قطع شد.
در عملیات والفجر 8، لشکر امام حسین(ع) تحت فرماندهی او به عنوان یکی از بهترین یگانهای عمل کننده، لشکر عراق را به تسلیم واداشت و پیروزیهای چشمگیری را در منطقه فاو و کارخانه نمک که جزو پیچیده ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد.
درعملیات کربلای 5 لشکر او توانست با عبور از خاکریزهای هلالی شکست سختی به عراقی ها وارد کند.
در همین عملیات زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، خود پیگیر جدی این کار شد که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد و در روز هشتم اسفند 1365 جان به جان آفرین تسلیم کرد.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۱۹
عمار

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۴۵
عمار



مشکل اهل کوفه این بود که ایمانشان ضعیف بود. حضرت را تا جایی دوست داشتند که برای خودشان ضرری نداشته باشد.

آنها بی‌دین که نشدند؛ مثل خیلی از شیعیان امروز فقط ایمانشان ضعیف بود.بیچاره‌ها حتی قلوبشان با امام حسین علیه‌السلام بود و با دشمنان او دشمن بودند، اما وقتی احساس کردند که خطری هست، عقب کشیدند.ابن ‌زیاد تهدید کرد و گفت شما را می‌کُشم، دست می‌بُرم، پا می‌بُرم، در رفتند؛ ترسیدند.

اگر کمی ایمانشان قوی بود و نترسیده بودند، به میدان می‌آمدند و شهید می‌شدند؛همان‌طور که امام حسین علیه‌السلام با افتخار می‌رود در دل خطر. کوفیان اما این باور را نداشتند. گفتند تا چرخ زندگی‌مان می‌چرخد، تا مزاحمت مالی و جانی در کار نیست، در کنار اهل‌بیت علیهم‌السلام هستیم. به همین خاطر وقتی دیدند اگر به طرف امام حسین علیه‌السلام بروند کشته می‌شوند، نرفتند.

آیت الله خوشوقت رضوان الله علیه

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۳۵
عمار

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۴۷
عمار
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۴۵
عمار


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۱۰
عمار

تابوت سه رنگ سردار شهید شاطری در حالی امروز بر روی دستان خیل عظیمی از مردم سمنان بالا رفت که مراسم تشییع و وداع با این سردار رشید اسلام حاشیه‏ های جالب توجه و البته اندوه باری داشت.

مردم سمنان بار دیگر به خیابان‏ها آمدند تا با مردی خداحافظی کنند که سال‏ها دوری از وطن را تحمل کرد تا مردم کشور همسایه و مسلمان، لبنان در حداقل اندکی راحتی زندگی کنند.

امروز تابوت مردی در سمنان «لا اله الا الله» را بر خود دید که پرچم سه رنگ روی آن از جاودانه شدن این پاسدار رشید اسلام حکایت می‏کرد.
آنجا که می‏خواندی یگانه شاطری، دختر سردار شهید شاطری در دل‏نوشته‏ای بر روی تابوت پدرش نگاشته بود: «بابا شهادت مبارک»، اشک در چشمانت بی‏واسطه حلقه می‏زند.
سردار شاطری یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس بود که در طول سال‏های جنگ تحمیلی با تمام وجود در حوزه‏های مهندسی جنگ فعالیت داشت.
ایشان همچنین به عنوان یک سرباز ولایت‏مدار و گوش به فرمان امام و رهبر، در سال‏های اخیر نیز به بازسازی مناطق آسیب‏دیده لبنان در جنگ ۳۳ روزه با رژیم صهیونیستی مشغول شد که این امر سرمنشأ بسیاری از خیرات و برکات برای مردم مظلوم لبنان بود.
این سردار رشید اسلام در مسیر دمشق به بیروت به منظور انجام کارهای ستاد بازسازی، به دست حامیان و مزدوران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۳۵
عمار